نیر تبریزی
سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۳۶ ب.ظ
ای فرس با تو چه رخ داده که خود باخته ای / مگراین گونه که ماتی! تو شه انداخته ای؟
ای همایون فرس پادشه سدره مقام / که چراگاه بهشت است ترا جای خرام
چه بلا رفته که با خویش نپرداخته ای؟
تا صهیل تو همی آمدی ای پیک امید / بر همه اهل حرم بود صدای تو نوید
کاینک آید زپی پرسش ما شاه شهید / مگر این بار خداوند حرم را چه رسید؟
کای فرس شیهه زنان برحرمش تاخته ای؟
اگر آورده ای ای هد هد فرخنده سیر / ز سلیمان و نگینش بر بلقیس خبر
زچه آلوده به خون تاج تو؟ خاکم بر سر / راست گو تخت سلیمان شده برباد مگر
تو زبهر خبر از تیر پری ساخته ای!
آن شهی را که به امرش فکند سایه سحاب / خواهد ار آب، شود خاک در عالم نایاب
طعنه بر لجّه ی تیار زند موج سراب / دیده ای کشته مگر، تشنه لبش بر لب آب
که چنین ناله به عیّوق برافراخته ای؟
تو که غلطان زسر زین، نگونش دیدی / در میان سپه دشمن دونش دیدی
ای فرس راست به من گوی که چونش دیدی / تو به چشمان خود، آغشته به خونش دیدی؟
یا قتیل دگری بود تو نشناخته ای؟
بوی خون آید از این کاکل ویال و تن تو / شد مگر کشته ی روبه، شه شیر اوژن تو
دل افسرده ی من آب شد از دیدن تو / فاش گو، برق که آتش زده بر خرمن تو؟
که چنین غلغله در بحر و بر انداخته ای؟
حجت الاسلام نیر تبریزی
نیر تبریزی، شاعری بود که شهریار به خاطر بیت اول همین شعر آرزو داشت که تمام اشعارش برای نیر بود و آن یک بیت برای شهریار.
- ۹۲/۰۱/۰۶